صفحه رسمی علی اکبر خاکی
صفحه رسمی علی اکبر خاکی

صفحه رسمی علی اکبر خاکی

شهادت حضرت علی اکبر (ع)





حضرت علی اکبر(ع) از نظر ظاهر و خلق و خوی بیشترین شباهت را به پیامبراسلام داشته است

 

شهادت حضرت علی اکبر (ع)

علی بن حسین (به عربی علی بن الحسین؛ ۱۱ شعبان ۳۶ هجری قمری – ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) معروف به علی‌اکبر فرزند ارشد حسین بن علی و مادرش لیلا دختر ابی مره است. حضرت علی اکبر (ع) در حالی که ۲۵ سال سن داشت اولین نفر از بنی‌هاشم بود که به میدان نبرد در واقعه کربلا رفت و شهید شد.

 

- نحوه شهادت حضرت علی اکبر (ع)

یاران ابی عبدالله به شهادت رسیدند و جز خانواده اش که اولاد علی (ع) اولاد جعفر بن ابیطالب، اولاد عقیل و امام حسن (ع) بودند، دیگر کسی نمانده بود همگی آنها گرد آمدند و تصمیم به جنگ گرفتند ابتدا فرزند خود امام، حضرت علی اکبر از پدرش اجازه نبرد خواست امام هر کدام از اصحاب که اذن مبارزه نمی خواستند مقداری طفره می رفتند تا عطش و عشق شهادت آنها در تاریخ ثبت شود و همچنین نمی خواست آنها به شهادت برسند، ولی وقتی از فرزندش اذن می خواهد بدون مکث کردن به او اذن می دهد.

 

راوی می گوید امام حسین (ع) نگاه ناامیدی به او کرد و اشکش سرازیر شد و روی مبارک را به سوی آسمان بلند  کرد و فرمود: خدایا گواه این مردم باش. خدایا جوانی به مقابل آنها می رود که شبیه ترین مردم به پیغمبر می باشد از نظر خلقت، و اخلاق و گفتار و ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می شدیم به روی او نگاه می کردیم بار خدایا برکات زمین را از این قوم دریغ بدار و میان آنها جدایی افکن و آنها را پاره پاره کن، روش آنها را ناستوده کن.

 

سپس به عمر سعد فریاد زد از ما چه می خواهی ؟ خداوند نسلت را قطع کند و عملت را نامبارک کند و کسی را بر تو مسلط کند که در بسترت سرت را ببرد همچنان که پیوند مرا گسستی و خویشاوندی مرا با پیامبر (ص) مراعات نکردی. و بالاخره نوبت علی اکبر می رسد او در ظهر عاشورا و جلوی پدر به سوی میدان ستیز می رود و از خود شجاعتها نشان می دهد ، علی اکبر بر لشگر حمله ور می شود رجزی چنین می خواند:
انا علی ابن الحسین بن علی – نحن و بیت الله اولی بالنبی - من شبث و شمر ذاک الدنی - و مشر ذالک الدنی – اضربکم بالسیف حتی ینثنی ضرب غلام هاشمی علوی – ولا ازال الیوم احمی عن ابی تالله لا یحکم فینا ابن الدعی

 

منم علی بن الحسین بن علی – ما به خدا هستیم اولی به نبی – از شبث و شمر همان پست دنی – تا خم شود تیغ ز غم چون زدنی (من آنقدر بر شما شمشیر می زنم تا شمشیر در پیچ و تاب افتد) همچون جوانی هاشمی علوی (آنهم شمشیر زدنی مانند جوان هاشمی علوی) – خود نسپاریم بر آن ابن دعی (پسر زیاد لاف زن گزافگو)

 

علی اکبر، چندین بار حمله کرد و جمع بسیاری را کشت بطوریکه مردم از بسیاری کشتگان خودشان به خروش آمدند در روایتی با تشنگی ای که داشت صد و بیست نفر از آنان را کشت سپس نزد پدر برگشت در حالیکه زخم بسیاری برداشته بود عرض کرد ای پدر العطش قد قَتَلنی و ثقل الحدید اجهدنی، نهل الی شربه من الماء سبیلُ اتقوی بها. حضرت علی اکبر بسیاری از سپاه دشمن را کشت،  ضربتها خورد، در حالیکه دهانش خشک است از میدان بر می گردد از پدر تمنایی می کند پدر جان تشنگی مرا دارد می کشد و سنگینی این سلاح توانم را گرفته آیا جرعه آبی است بنوشم تا نیرو بگیرم و به دشمنان بتازم .

 

حضرت علی اکبر(ع) اولین نفر از بنی‌هاشم بود که به میدان نبرد در واقعه کربلا رفت و شهید شد

 

راوی می گوید: فبکی الحسین و قال و اغوثاه یا بنی ، قاتل قلیلاً فما اسرع ما تلقی جدک مخمدا فیسقیک بکاسه الا و فی شربته لا تظما بعدها ابداً امام گریست و اینچنین به فرزندش پاسخ داد: ای پسر جان اندکی جنگ کن امیدوارم به همین زودی جدت پیامبر را دیدار کنی و از دستش سیراب شوی که دیگر هرگز تشنه نشوی . همینطور روایت شده یا بنی هات لسانک فاخذ  بلسانه فمصد و دفع الیه خاتمه و قال امسکو فی فیک و ارجع الی قتال عندک ، فانی ارجوالک لا تمسی حتی یسقیک جدک بکاسه الا و فی شربه لا تظما بعدها ابدا ای فرزندم زبانت را بیرون آور سپس زبان علی اکبر را در دهان مبارک خود گذاشت و آن را مکید و انگشتر خویش را به او داد و فرمود آن را در دهان خود بگذار و برای جنگ با دشمن برگرد عده ای گفتند امام ، زبان علی اکبر را در کام گرفت تا به او بنماید که کام او از کام فرزندش خشک تر است و با این حالت، همدردی با فرزندش بکند.

 

عده ای گفته اند که در این دم آخر منظور امام این بود که او را به حقایقی آگاه کند که درجات معنوی او را ارتقاء دهد و تمام علوم را به او آموخت چنانچه پیامبر در آخرین لحظات عمر شریفشان علی را در بستر خود خواست و زبان در کام او نهاد و به او حقایقی آموخت که هزار هزار باب علم بود. حضرت علی اکبر دوباره به میدان برگشت و جنگید تا کشتگان را به 200 نفر رساند مردم کوفه از کشتن او خودداری می کردند مره بن منقذ عبدی لیثی حضرت علی اکبر را دید و گفت گناه عرب بر گردن من باشد اگر علی اکبر با این همه کشتار از من بگذرد، داغش را به دل مادرش می گذارم.

 

حضرت علی اکبر با شمشیر می تاخت و حمله می کرد تا آنکه مره بن منقذ راه را بر او بست و نیزه ای به او زد و حضرت را از پای در آورد راوی می گوید احتواه الناس فقطعوه باسیافهم سپاه اطراف او را گرفت و با شمشیرهایشان آنقدر به آن جوان زدند تا قطعه قطعه گشت چون جان به گلویش رسید فریاد زد ای پدر جان خداحافظ این جدم رسول الله است که تو را سلام می رساند و می فرماید شتاب کن و نزد ما بیا که جامی هم برای شما در دست دارد سپس فریادی زد و به شهادت رسید.

 

امام بر بالین فرزندش رسید و صورت خود را بر صورت فرزندش گذاشت حمید بن مسلم می گوید روز عاشورا از امام حسین شنیدم که می فرمود ای پسر جان خدا بکشد آن گروهی که تو را کشتند و در برابر خدا ایستادند و در شکستن حرمت پیامبر، بی باکی کردند در اینجا بود که اشک در دیدگان امام حلقه زد و فرمود ای علی اکبر بعد از تو اف بر این دنیا در کتاب روضه الصفا نقل شده است امام بر بالین حضرت با صدای بلند گریست به طوریکه تا آن زمان صدای گریه او را به این بلندی کسی نشنیده بود شیخ مفید می گوید زینب (س) در این هنگام از سرا پرده خیمه شتابان بیرون آمد و فریاد زد یا اخیاه و ابن اخیاه ای برادر وای پسر برادر!! و آمد تا خود را روی پیکر علی اکبر انداخت حسین سر خواهر را بلند کرد و او را به خیمه برگرداند و به جوانان بنی هاشم فرمود برادر خود را بردارید به خیمه ببرید.


 *** مقام علی اکبر و حضرت عباس در حدی است که روایت شده ایشان با زره و سواره منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) هستند تا قدرتی که در شأن آنهاست در معرض دید جانیان قرار دهند چون در کربلا آنچنان که باید نشد قدرت خود را به سپاهیان نشان دهند.

منبع : aviny.com

چه کسانی قرآن خواندن سر مطهر امام حسین (ع) را شنیدند؟





 قرآن تلاوت کردن سر امام حسین (ع)در معتبرترین و مستندترین روایات و اسناد تاریخی آمده است

 

با مدارک معتبری که در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد، شکی در صحت خبر قرآن خواندن سر مبارک امام حسین علیه‌السلام باقی نمی‌ماند.

قرآن تلاوت کردن سر مقدس امام حسین علیه‌السلام در معتبرترین و مستندترین روایات و اسناد تاریخی آمده است، علمای شیعه و علمای اهل‌سنت آن را به سند صحیح نقل کرده‌اند؛که به برخی از آن موارد اشاره می کنیم:
 
از جمله شیخ مفید رحمت ‌الله‌علیه در کتاب شریف و معتبر‌الإرشاد می‌نویسد:

عن زید‌بن أرقم أنه قال: مر به علی وهو علی رمح وأنا فی غرفت ، فلما حاذانی سمعته یقرأ: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا [1] فقف - والله - شعری ونادیت: رأسک والله - یابن‌رسول‌الله - أعجب وأعجب. [2]

زید بن‌‌ارقم گوید در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده امام حسین علیه‌السلام که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه 9 سوره کهف را قرائت می‌فرمود: «آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟! » به‌خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر اندامم راست شد و عرض کردم: به‌خدا سوگند! سر بریده شما ای فرزند رسول‌خدا شگفت‏‌آورتر از پیش‏‌آمد اصحاب کهف است‏.
 
قطب‌الدین راوندی نیز می‌نویسد:
عن‌المنهال‌بن عمرو قال: أنا والله رأیت رأس‌الحسین علیه‌السلام حین حمل وأنا بدمشق، وبین یدیه رجل یقرأ‌الکهف، حتی بلغ قوله: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا، فأنطق‌الله‌الرأس بلسان ذرب ذلق، فقال: أعجب من أصحاب‌الکهف قتلی وحملی. [3]

از «منهال‌بن عمرو اسدی» روایت می‏کند که به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین علیه‌السلام را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را می‏خواند. همین که به این آیه رسید: أم حسبت أنّ أصحاب‌الکهف و‌الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً ، ناگهان سر مطهر اباعبد‌الله علیه‌السلام به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود: ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفت‏‌انگیزتر است!
 
 ابن‌شهر‌آشوب می‌نویسد:
روی أبومخنف عن‌الشعبی انه صلب رأس‌الحسین بالصیارف فی‌الکوفت  فتنحنح‌ الرأس وقرأ سورت ‌الکهف إلی قوله: إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى [4] فلم یزدهم إلا ضلالا. وفی أثر انهم لما صلبوا رأسه علی‌الشجرت  سمع منه: و سیعلم‌الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون. وسمع أیضا صوته بدمشق یقول: لا قوة الا بالله. و سمع أیضا یقرأ: أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا، فقال زید‌بن أرقم: أمرک أعجب یابن‌رسول‌الله. [5]

ابومخنف از شعبی نقل می‌کند که گفت: هنگامی‌که سر مبارک امام حسین علیه‌السلام را در کوفه در محل صراف‌ها به‌ دار زدند، آن سر مقدس تنحنح کرد و سوره کهف را تلاوت کرد، تا آن‌جا که می‌فرماید: إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى. و این جز بر ضلالت و گمراهیشان نیافزود.

در روایت دیگری می‌نگارد: هنگامی که سر مقدس امام حسین علیه‌السلام را بر فراز درخت زدند، شنیدند که می‌فرمود: وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ [6]؛ نیز در دمشق صوت آن حضرت را شنیدند که می‌فرمود: لا قوة الا بالله،‏ نیز شنیده شد که می‌فرمود:أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا. زید‌بن ارقم می‌گفت: یابن‌رسول‌اللّه! تعجب سر بریده تو از همه بیشتر است.
 
مرحوم محمد‌بن سلیمان‌الکوفی می‌نویسد:
[حدثنا] أبوأحمد قال: سمعت محمد‌بن مهدی یحدث عن عبد‌الله‌بن داهر‌الرازی عن أبیه عن‌الأعمش: عن‌المنهال‌بن عمرو قال: رأیت رأس‌الحسین‌بن علی علی‌الرمح وهو یتلو هذه‌الآیت : أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا[الکهف: 9] فقال رجل من عرض‌الناس: رأسک یابن‌رسول‌الله أعجب؟ [7]
 
ابن‌حمزه طوسی می‌نویسد:
عن‌المنهال‌بن عمرو، قال: أنا والله رأیت رأس‌الحسین صلوات‌الله‌علیه علی قنات  یقرأ‌القرآن بلسان ذلق ذرب یقرأ سورت ‌الکهف حتی بلغ: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا فقال رجل: و رأسک - والله - أعجب یابن‌رسول‌الله من‌العجب.

و عنه، قال: أدخل رأس‌الحسین صلوات‌الله‌علیه دمشق علی قنات ، فمر برجل یقرأ سورت ‌الکهف وقد بلغ هذه‌ الآیت أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا فأنطق‌ الله‌تعالی ‌الرأس، فقال: أمری أعجب من أمر أصحاب‌الکهف والرقیم. [8]
 
 علی‌بن یونس عاملی می‌نویسد:
قرأ رجل عند رأسه بدمشق أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا فأنطق‌الله الرأس بلسان عربی: أعجب من أهل‌الکهف قتلی وحملی. [9]
 
سید‌هاشم البحرانی نیز می‌نویسد:
فوقفوا بباب بنی خزیمت  ساعت  من‌النهار، والرأس علی قنات  طویلت ، فتلا سورت ‌الکهف، إلی أن بلغ فی قراءته إلی قوله تعالی: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا. قال سهل: والله إن قراءته أعجب‌الأشیاء.  [10]
 
مرحوم علامه مجلسی رحمت ‌الله‌علیه در کتاب شریف بحار‌الأنوار، بابی را به همین مطلب اختصاص داده است.  [11]
 
از علمای اهل سنت، ابن‌عساکر در کتاب تاریخ مدینه دمشق می‌نویسد:
نا الأعمش نا سلمت ‌بن کهیل قال رأیت رأس‌الحسین‌بن علی رضی‌الله‌عنهما علی‌القنات  وهو یقول فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ [12]. [13]

و محقق کتاب در پاورقی آن می‌نویسد:
وزید بعدها فی م: قال أبو‌الحسن‌العسقلانی: فقلت لعلی بن‌هارون انک سمعته من محمد‌بن أحمد‌المصری، قال: الله انی سمعته منه، قال‌الأنصاری فقلت لمحمد‌بن أحمد: الله انک سمعته من صالح؟ قال: الله إنی سمعته منه، قال جریر‌بن محمد: فقلت لصالح: الله انک سمعته من معاذ‌بن أسد؟ قال: الله انی سمعته منه، قال معاذ‌بن أسد: فقلت للفضل: الله انک سمته من‌الأعمش؟ فقال: الله انی سمعته منه، قال‌الأعمش: فقلت لسلمت ‌بن کهیل: الله انک سمعته منه؟ قال: الله انی سمعته منه بباب‌الفرادیس بدمشق؟ مثل لی ولا شبه لی، وهو یقول: فسیکفیکهم‌الله و هو‌السمیع‌العلیم.
 
هم‌چنین ابن‌عساکر در جایی دیگر از همین کتاب می‌نویسد:
عن‌المنهال‌بن عمرو قال أنا والله رأیت رأس‌الحسین‌بن علی حین حمل وأنا بدمشق و بین یدی‌الرأس رجل یقرأ سورت ‌الکهف حتی بلغ قوله تعالیأَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا قال فأنطق‌الله‌الرأس بلسان ذرب فقال أعجب من أصحاب‌الکهف قتلی و حملی. [13]
 
بنابراین، با مدارک معتبری که در این‌باره وجود دارد، شکی در صحت خبر قرآن خواندن سر مبارک امام حسین علیه‌السلام باقی نمی‌ماند.

منبع:

آیین های سنتی مردم یزد در پیشواز ماه محرم



آیین‌های عزاداری, استقبال از ماه محرم

آداب و رسوم مردم یزد در پیشواز محرم

 

مردم  یزد در پیشواز ماه عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع)، مراسم‌های سنتی مذهبی ویژه‌ای برگزار می کنند.
یکی از این آیین‌ها ، مراسم " بهرشهید " در شهر ندوشن یزد هست که همه ساله مردم این منطقه براساس سنتی دیرینه ، ‪ ۱۰‬روز قبل از آغاز ماه محرم با برپایی آن به استقبال ایام سوگواری سیدالشهداء (ع) میروند.

در آیین بهرشهید که تا اول ماه محرم ادامه دارد هیاتی متشکل از جوانان و نوجوانان شهر به منازل مردم مراجعه و اشعاری را در سوگ حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفایش زمزمه می کنند.

 

این مراسم طی ‪  ۱۰‬روز یاد شده قبل از نماز مغرب و عشا در محله‌های مختلف آغاز می شود و دسته‌جات با جمع‌آوری نذورات مردم ، پس از آن مراسم عزاداری را در تکایا برگزار می کنند.

 

مردم این خطه همچنین دو روز مونده به ماه محرم آیین دیگری به نام"پرسه " نیز برپا می کنند. در اجرای این برنامه مردم در قالب هیات عزاداری در سطح کوچه و محله‌ها حرکت می کنند و اشعاری در رثای علی‌اکبر(ع) می خوانند.

 

آیین های سنتی مردم یزد, مراسم سنتی

نخل برداری و طبخ آش از مراسم مردم یزد در محرم می باشد.

 

آیین‌های عزاداری به مناسبت آغاز ماه محرم با شکوه و عظمت خاصی برگزار می شود.
آذین بندی حسینیه، نخل برداری، طبخ آش، ذبح گوسفند، پخش نذورات مردمی و برپایی هیات‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی از دیگر برنامه‌های مردم یزد در ماه محرم است.

 

اهالی تعدادی از روستاهای شهرستان صدوق استان یزد نیز با برپایی آیین سنتی " شاخ به شاخ " و " ذکر گرفتن " به استقبال ماه محرم می روند.
این مراسم از جمله رسوم اجداد این منطقه برای استقبال از ماه محرم است که در چند شب قبل از آغاز ایام سوگواری امام حسین (ع) برگزار میشود.

این آیین سنتی در روستاهایی همچون " بندرآباد" و " شمسی " پر رنگ تر از دیگر مناطق استان دیده می شود.


در آیین "شاخ به شاخ" که به شکل باشکوهی در این روستاها برگزار می‌شود اهالی روستا پس از اقامه نماز مغرب و عشا در گروههای مختلف شروع به پرسه زنی در کوچه‌های آبادی می کنند.

 

آنها با خوندن ابیاتی ، از مردم درخواست هیزم می کنند و هیزم‌های جمع‌آوری شده در میدان آبادی بر روی هم انباشته می شود و با برافروختن آتش در پرتو گرما و روشنایی آن عزاداری سنتی آغاز می شود.

 

آداب و رسوم پیشواز محرم, فرهنگ زندگی

 مراسم شاخ به شاخ از مراسم پیشواز محرم در یزد است.

 

مردم دست در دست هم حلقه‌ای بزرگ در گرد آتش ایجاد می کنند و گروهی که تعدادشون به پنج یا هفت نفر می رسد  در وسط  این حلقه، حلقه کوچکتری تشکیل داده و خوندن نواهای "یا حسن" و "یا حسین" آغاز می شود.

 

جمعیت عزادار نیز با تکرار این عبارات، به سر و سینه خود می زنند و این مراسم تا پاسی از شب ادامه پیدا می کند.  آیین " ذکر گرفتن " نیز بیشتر برای اعلام مجلس عزاداری امام حسین (ع) و همچنین استقبال از ماه محرم در برخی از روستاهای این منطقه برپا می شود.

 

در این مراسم سنتی که مقارن غروب آفتاب و بر بالای پشت بام مسجد یا حسینیه آبادی برگزار می شود حاضران با خوندن اشعاری، فرا رسیدن ماه محرم و برپایی مجلس عزای حسین (ع) را به اطلاع اهل محل می رسانند.

اس ام اس عاشورا


اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین! بر تو من گریه کنم
سوگند به تو که بهترین روز من است
عاشورای حسینی تسلیت باد

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین
این چشم تهی نگشت از آب حسین
عمری است نیازمند این درگاهم
یک لحظه گدای خویش دریاب! حسین
شهادت امام حسین (ع) تسلیت

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را، ولی ندیدند تو را
یا حسین

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست
ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست
عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل
باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

وقتی حسین علیه السلام به کربلا می رسد،
دل کویر به درد می آید و آسمان داغدار می شود.
زمین بغض خود را فرو می خورد و فرات بی صدا اشک می ریزد.

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

درس عاشورا درس زندگیست
درس خوبی وفلاحت، بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش
هزاران درس داد آن با طلوعش

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

بیایید در ماه محرم اگر زنجیر میزنیم
قبل از آن زنجیر غفلت از پای خود باز کرده باشیم
اگر که سینه میزنیم
قبل از آن سینه دردمندی را از غم و آه پاک کرده باشیم
خوب است اگر اشکی میریزیم
قبل از آن اشک از چهره ی مظلومی پاک کرده باشیم

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

شرح شرحه شرحه شدن عشق
در اجتهاد شریح آنروز که خون خدا را مباح میکرد
و اوج منزلت ری که جای بهشت نشست در نگاه پسر سعد
عاشورا فریادی رسا از حلقوم بریده تاریخ خطبه خطبه اشک
بر گونه های خشک وارثان آب عاشورا

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ ﻣیخوﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ،ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩﮐﺮﺑﻼﺭﺍ،ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ،
قصه ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ،ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ،ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ،ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ،
ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ،میدود ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ ساله
ﺁﺥ "ﺑﺎﺭﺍﻥ... ﺁﺥ "ﺑﺎﺭﺍﻥ

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است
عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است.
و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است.
پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است / وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است / نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها / هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است . .

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین! بر تو من گریه کنم
سوگند به تو که بهترین روز من است
عاشورای حسینی تسلیت باد

 

اس ام اس عاشورا

اس ام اس عاشورا 92, عاشورای حسینی, اس ام اس تسلیت محرم

 

آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را، ولی ندیدند تو را
یا حسین