صفحه رسمی علی اکبر خاکی
صفحه رسمی علی اکبر خاکی

صفحه رسمی علی اکبر خاکی

ایلامیان که بودند؟

 

پادشاهی ایلام بیش از دو هزارسال، تا حدود سال پانصد و پنجاه پیش از میلاد در جنوب غربی سرزمین کنونی ایران برپا بود. این پادشاهی از اتحاد دولتهای کوچک تشکیل شده بود و تقریبا در تمام مدت از استقلال بر خوردار بوده است. اوج شکوفایی ایلام در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد بود. سرزمین آنها از شمال تا نزدیک همدان، از مشرق تا کرمان، از جنوب تا خلیج فارس و از مغرب تا نواحی بین النهرین گسترده بود اما سرزمین اصلی آنها را می توان از خوزستان تا بوشهر دانست.
کهن ترین منبعی که در آن نام ایلام ذکر شده، متعلق به 2680 پیش از میلاد است. درفهرست شاهان سومری آمده است که ان-مبرگیسی پادشاه نیمه افسانه ای نخستین دودمان کیش، به ایلام لشکر کشید و از آنجا غنایم بسیاری به چنگ آورد.
شروع تاریخ ایلام از حدود 2500 پیش از میلاد است. منطقه انشان از جمله مراکز پادشاهی کوچکی بود که پادشاهی بزرگ ایلام را تشکیل می داد. نزدیک به 2200 پیش از میلاد، کوتیک اینشوشینیک پادشاه نیرومند انشان بین دولتهای محلی در منطقه اتحاد پدید آورد و خود در راس آن قرار گرفت و به این ترتیب پایه گذار ایلام بزرگ شد. در قرن 12 پیش از میلاد، ایلامیان به پادشاهی پانصد ساله کاسی ها در سرزمین بابل پایان دادند. 
در زمان ایلامیان کشاورزی و فن آبیاری بسیار پیشرفت کرد. سفال سازی، ذوب فلز و بازرگانی نیز در این دوره رونق داشت. مهرهای باقیمانده از ایلام، اطلاعاتی از زندگی مردم این سرزمین به ما می دهند. از طرح های این مهرها می توانیم به حرفه های مردم آن دوره پی ببریم. در دولت ایلام نرخ بهره مشخص و ابزارهای اندازه گیری یکسان بود. کاهنان در معاملات شرکت می جستند و اداره سرزمینهای وسیع کشاورزی با آنان بود. مالکیت شخصی قانونی بود. زبان آنها ایلامی بود و خط مخصوص خود داشتند. البته به سبب همسایگی با بین النهرین از خط اکدی و سومری نیز استفاده می کردند. 
بزرگترین خدای ایلامیان هومبان یا گل بود. الهه این شوشیک در مر تبه بعدی قرار داشت. قرار گرفتن الاهه در مقام بالاترین مرتبه خدایان، نشان از احترام آنها به مقام زن بود. آنها علاوه بر دهها خدای ایلامی به خدایان بابلی نیز اهمیت می دادند. خدایان برای خود معابدی داشتند که معروف ترین آنها در هفت تپه و چغازنبیل یافت شده است. 
شهرهای مهم ایلامیان شوش و دور-اونتش بود. شوش پایتخت اصلی ایلامیان بود. گذشته از آثار بسیار ایلامی، ستونی که قانون حمورابی بر آن نقش بسته است نیز در شوش کشف شده است. شهر دور-اونتش نیز در همسایگی شوش قرار دارد که اکنون آنرا به نام چغازنبیل می شناسیم. در قرن سیزده پیش از میلاد، به فرمان یکی از پادشاهان ایلامی به نام اونتش گل این شهر ساخته شده است. زیگورات چغازنبیل در این شهر قرار دارد. شهر مذکور هنوز توسط باستان شناسان از زیر خاک بیرون نیامده زیرا در منطقه ای نظامی قرار دارد. بناهای هفت تپه نیز در این مکان قرار دارند. 
در قرن 12 پیش از میلاد، بخت النصر پادشاه بابل ایلامیان را شکست داد. از این تاریخ تا قرن 7 پیش از میلاد ایلامیان قدرت خود را از دست داده بودند. پس از آنکه دوباره قدرت خود را به دست آوردند، دخالتهای دولت آشور موجب بروز اختلاف در خاندان شاهی ایلام شد. در سالهای 648 تا 646 پیش از میلاد، آشور بانیپال به ایلام حمله کرد و شوش وشهرهای بزرگ دیگر را به شیوه وحشیانه آشوری غارت کرد. هر چند که سرزمینهای ایلام ضمیمه خاک آشور نشد ولی ایلام برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. کورش هخامنشی در سال 559 پیش از میلاد به پادشاهی انشان رسید و ایلام یکی از بخشهای امپراتوری هخامنشی شد. شوش نیز به یکی از اقامتگاههای مهم هخامنشی تبدیل شد.

 

آثار معماری ایلامی

شوش باستان

ایذه شهر کتیبه های ایلامی

چغازنبیل

هفت تپه

تپه ملیان

نقش برجسته ها


نقش برجسته کول فرح

نقش برجسته اشکفت سلمان

نقش برجسته خونگ اژدر

نقش برجسته شهسوار

نقش برجسته کورانگون

نقش برجسته قلعه تول

نقش برجسته نقش رستم

 

جام نقره جلیل آباد

گنجینه ارجان

 

گاهنگاری تاریخ و فرهنگ ایلامیان
پادشاهان سلسله آوان 2500 تا 2200 پ م
پادشاهان سلسله سیماشکی 2100 تا 1900 پ م
پادشاهان سلسله گاردهای مرزی سلسله اپارتی- به سومری سوکل مخ ها 1850 تا 1520 پ م
پادشاهان ایلامی میانه 1450 تا 1120 پ م

پادشاهان ایلام جدید 983 تا 640 پ م

 

نوشته های ایلامی

هنر ایلامی

پیکرک های ایلامی

سرزمین ایلام

مهرهای ایلامی

دین ایلامی و تدفین
 
 

زندگینامه ای از کوروش کبیر



زندگینامه ای از کوروش کبیر

کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است.بنیان گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود.


وبسایت تابستانه:

 نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده ای از آسیا حکومت می کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده است» معرفی می کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته است و به جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته اند و گزارش داده اند که کوروش حاصل کمبوجیه یکم و ماندانا بوده است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه های سیاسی داشته است و هدفش این بوده که از بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس ها آشتی دهد و اصولاً رابطه ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می دانند.
دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده اند، بیشتر شبیه افسانه است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می کند. ولی فقط یکی از آنها را معتبر می داند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می شده است.
کوروش ابتدا علیهٔ شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه تَ گوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگ ها در تاریخ ثبت نشده است و اطلاع کمی دربارهٔ کیفیت این نبردها وجود دارد.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرت های درگیر در آسیای غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن شان در اسرائیل را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستش گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره ای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.
استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.
هرودوت گزارش می دهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را اکثر مورخان جدید رد می کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است. تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می کند، دو لوح و سند گلی یافت شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده است.