صفحه رسمی علی اکبر خاکی
صفحه رسمی علی اکبر خاکی

صفحه رسمی علی اکبر خاکی

توهین فارسی وان به مرتضی پاشایی

نواب صفوی در این پست نوشت:
آری مرتضی جان یکی نه، خیلیها هستن ، تو که دستت از زندگی کوتاهه ،ولی هستند ایرانیان با غیرتی که جواب کسانی که تو و مردم ایران رو مسخره میکنند با قدرت بدهند به تو قول میدهم جواب وطن فروشانی که به ملت خود خیانت میکنند را خواهیم داد ما بیشماریم.

دلم میخواست زنده بودی و طومار هایی که علیه این شبکه خائن جمع شده ببینی بزودی خواهی دید که مردم ایران جواب توهین را چگونه خواهند داد . مرتضی جان تو خیلی معصوم بودی چگونه میشود تو را مسخره کرد این چه وجدانیست که حاضر میشود به هموطنان خود اینگونه خیانت کند ملت ایران تو را فراموش نخواهد کرد آسوده بخواب ملت غیرتمند تو بیدار است. روحت شاد.

سرچ کنید در گوگل توهین مجری فارسی١ به مرتضی پاشایی دوستان همین الان فارسی١این پلانو سریع فیلمبرداری کرد من صدای مجری رو ندارم که بخوام عوض کنم دیر به فکر افتادید چرا امشب که مردم آگاه شدند یادتون افتاد. مزدوران فارسی١ مدتهاست که این توهین در گوگل و یوتیوب هست چرا امشب به فکر افتادید مردم:تاریخ انتشار خبر به مرحوم پاشایی ویوتیوب را نگاه کنید فارسی١مزدور خجالت بکشید بس است دست شما برای مردم ایران رو شده

در پست بعدی صفحه حسام نواب صفوی با انتشار فیلم دیگری شبیه به همان پلان و وضعیت مجری فارسی وان در سکانس اما این بار با تغییر حرف هایش خبر از ترس، ضعف و پشیمانی از گفته های قبلیش می دهد.

دوستان عزیز الان چند ماهه که توهین به مرتضی پاشایی در سایتها هست برید در سایت یوتیوب و زمان نشر فیلم رو نگاه کنید .دوما یا کس دیگه صدای مجری فارسی١ رو نداره که بتونه ادیت کنه. سه :به حرکت دست مجری هنگام اسم مرتضی پاشایی دقت کنید در فیلم بعدی حرکت دست هنگام استفاده از رمضانی پور کاملا فرق دارد چهار:استرس مجری و آب دهان قورت دادنش کاملا ناشی از ترس وی است پنج :لیوان کو نتونستیدلیوانو پیدا کنید به طراح صحنه بگید ٢روز وقت داره همون لیوانو پیدا کنه دوباره ایندفعه با لیوان فیلمبرداری کنید .شش : چرا آرم فارسی١از بالای صفحه اومده پایین صفحه یادتون رفته؟؟؟

هول بودین یاد آرم فارسی١ نبودید بعد اگه میخای بگی زوم کردی لیوان سر جاش نیست مگه همون پلان نبوده؟؟؟!!! فارسی ١ نادان: هفته ها از انتشار فیلم اصلی میگذرد چرا امشب یادتون افتاد این پلان رو دوباره فیلمبرداری کنید از ترس بخود میلرزید ولی ضبط مجدد یک پلان کار بسیار آسانیست من از گوگل و یوتیوب تکه برداری کردم خیلی دیر به فکر افتادید .مردم گوگل و یوتیوب رو نگاه کنید هر کسی که فقط یک فیلم دیده باشد متوجه خواهد شد، گول این شبکه ضد ایرانیو نخورید دروغهای آنان یکی یکی فاش خواهد شد و اگر راست میگویید به ملت ایران و مرحوم مرتضی پاشایی توهین نکردید در دادگاه پاسخگو باشید شما که دم از ایران می زنید اگر واقعا ایرانی هستید بیایید وگرنه از تو یه سوراخ داد زدن مردانه نیست من اگه جای شما بودم برای حیثیت خودم هم بود میامدم امیدوارم مثل صدام روزی از تو سوراخ بیرون نکشنتون فارسی وان

بیوگرافی مرتضی پاشایی

نام: مرتضی 

نام خانوادگی: پاشایی

تاریخ تولد: 1363/5/20

تاریخ غروب: 1393/8/23

تحصیلات: دانشجوی گرافیک

-----------------------------------------

کودکی مرتضی پاشایی و برادرش ، محل تولد مرتضی پاشایی ، مرتضی پاشایی

 مرتضی پاشایی در آغوش برادرش

مرتضی پاشایی هستم متولد ۱۳۶۳/۵/۲۰ ساکن غرب تهران (آریا شهر) و در حال حاضر دانشجوی رشته گرافیک هستم از دوران کودکی همیشه نسبت به موسیقی یه حس خاص و مبهمی داشتم. و میدونستم که یک روز باید همین راه رو دنبال کنم.تقریبا از ۱۲ سالگی، کار تئاتر را شروع کردم و هم‌زمان به سراغ نوازندگی گیتار رفتم و به هر دو علاقه داشتم. در حین کار با گیتار با مخافت خانواده ام مواجه شدم ولی به خاطر علاقه ای که داشتم به ادامه کار خود پا فشاری میکردم.

مرتضی پاشایی و پدر و مادرش ، مرتضی پاشایی ، مرتضی پاشایی جاده یک طرفه

پدر و مادر مرتضی 

مادر: زیاد اهل موسیقی نبودم. اما کارهای مرتضی را دوست داشتم و دنبال می‌کردم. وقتی تعریف‌های دیگران از کارش را می‌شنیدم از ته دل خوشحال می‌شدم.

مرتضی: گاهی که فضای کارهایم غمگین می‌شد، مادرم اعتراض می‌کرد و می‌گفت غمگین نخوان. دوست داشت من آهنگ‌های شاد بخوانم.

پدر: من موسیقی سنتی گوش می‌کردم و زیاد به موسیقی پاپ علاقه نداشتم. اما آهنگ‌های مرتضی را می‌پسندیدم و برایم جالب بود. الان طوری شده که فقط آهنگ‌های مرتضی را گوش می‌کنم و دیگر هیچ! (با خنده)

مرتضی پاشایی ، مرتضی پاشایی جاده یک طرفه ، یکی هست مرتضی پاشایی

به تدریج، موسیقی برایم جدی‌تر شد. هر چه پیش می‌رفتم سعی می‌کردم توانایی‌های جدیدی در آهنگسازی، تنظیم، میکس، نوازندگی و… به خودم اضافه کنم و چیزهای جدیدی یاد بگیرم. تا این‌که به سربازی رفتم و یک وقفه دو ساله در کارم ایجاد شد. بلافاصله پس از سربازی، به عنوان آهنگساز با یک شرکت موسیقی مشغول همکاری شدم. آن زمان اتودهایی می‌زدم. یک سال بعد تصمیم گرفتم چند کار از خودم ارائه کنم و به فکر ساخت آهنگ برای خودم افتادم. از آنجا کم کم انتشار تک آهنگ‌هایم شروع شد. استقبال از آهنگ‌ها، مرا تشویق می‌کرد که با انگیزه کارم را ادامه دهم. تا این‌که به قطعه یکی هست رسیدم.

 مرتضی پاشایی ، یکی هست مرتضی پاشایی ، بیوگرافی مرتضی پاشایی
 
مرتضی پاشایی از سال ۱۳۸۹ با انتشار اینترنتی قطعات خود شروع به کار کرد، او با قطعه یکی هست به شهرت رسید. کارشناسان او را از پیروان سبک شادمهر عقیلی و محسن یگانه میدانند مرتضی پاشایی در پاییز سال ۱۳۹۱ باانتشار آلبوم یکی هست به جمع خوانندگان آلبوم دار پاپ ایران پیوست.
مرتضی پاشایی: یکی هست سال ۸۹ منتشر شد. من این آهنگ را خیلی دوست داشتم، اما فکرش را نمی‌کردم که این اتفاق برای آن بیفتد و اینقدر محبوب شود. من طبق روال، کارهایم را می‌ساختم و منتشر می‌کردم. اما عکس‌العمل مردم نسبت به یکی هست، خیلی بیشتر از چیزی بود که فکرش را می‌کردم. از گوشه و کنار تعریف این آهنگ را می‌شنیدم و این مسئله هر روز بیشتر می‌شد. آن زمان من را مثل امروز نمی‌شناختند. از جای خاصی هم حمایت نمی‌شدم که کارهایم دیده شود. 
 
 مرتضی پاشایی ، بیوگرافی مرتضی پاشایی ، خواننده
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم
اون خوابه
نمیخوام
بدونه
واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه
یه کاغذ
یه خودکار
دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه
که خیسه
پر از اشک و باز کسی اون و نمیخونه
یه روز همین جا توی اتاقم
یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم درو که می بست
میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راشو بگیرم
می ترسم
یه روزی
برسه که اونو نبینم بمیرم تنها
خدایا
کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
سکوت
اتاقو
داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار
دوباره نمیخواد بشه باور من که دیگه نمی یاد انگار
یه روز همین جا توی اتاقم 
یدفعه گفت داره میره 
چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره 
گریه میکردم درو که می بست 
میدونستم که میمیرم 
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راشو بگیرم 
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم 
اون خوابه 
نمیخوام 
بدونه 
واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه 
یه کاغذ 
یه خودکار 
دوباره شده همدم این دل دیونه 
یه نامه 
که خیسه 
پر از اشک و باز کسی اون و نمیخونه